اردوغان پس از گذشت یکسال از وقوع کودتای ایرانی توهم قدرت
پیدا کرده است یا بدنبال یک محموله خدادادی دیگر می گردد؟ او که اعتماد ایران را
برای تحویل اورانیوم نشاندهنده توان ترکیه برای حضوری پررنگ در مناسبات جهانی
قلمداد میکند، آیا حقیقتاً قصد نقش یک میانجی را بازی کند یا بدنبال آن است که این
میان با جیب ایرانیان جایگاه خود را در میان ملت ترک مستحکم تر کند؟
ترکیه پس از حضور اردوغان بر جایگاه نخست وزیری ظاهراً وارد
چالش سنگینی با دولت ها و جامعه جهانی شده است. روند پیوستن ترکیه به اتحادیه
اروپا که تا پیش از آن میتوانست روندی رو به شفا باشد؛ در طی ماههای پس از ورود
اردوغان به صحنه سیاسی ترکیه روز به روز دشوار تر شد تا جایی که تر کیه تقریباً به
یک بن بست در مناسبات خویش با اروپا رسیده است.
در خواست الحاق ترکیه برای پیوستن به جامعه اروپا- که بعدها
اتحادیه اروپا تبدیل شد- در ۱۴ آوریل ۱۹۸۷ ارائه شد. ترکیه از۱۲ دسامبر۱۹۹۹ به طور رسمی به عنوان کاندید عضویت در اتحادیه شناخته شد؛
و مذاکرات برای الحاق ترکیه از ۳ اکتبر ۲۰۰۵ آغاز شد و به نظر میرسید روند عضویت کامل ترکیه ، یک دوره
۱۰ ساله به طول بینجامد. اما رفتارهای سیاسی ترکیه بخصوص در ماههای اخیر میرود که
پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا را منوط به تغییر دولت فعلی کند.
تا پیش از این موضوعات مهم و حل نشدهای (از نظر اتحادیه اروپا)
در راه پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا وجود داشت:
■مسئله قبرس و بستن بنادر ترکیه به روی قبرسیهای یونان.
■مسئله حقوق اقلیتها (بخصوص کردهای جنوب شرق این کشور) ، همچنین
کردهای شمال عراق.
■مسئله حقوق زنان
■مسئله نسل کشی ارامنه در سال ۱۹۱۵
■ساختارهای زیربنایی دموکراسی
اما دولت ترکیه که بدنبال پیدا کردن موقعیت ویژه سیاسی در
منطقه نیز هست به جای بررسی و رفع معضل، تلاش کرد تا به مسائل فوق مسائل تازه ای
نیز افزوده شوند. در طی یکسال گذشته حرکت دولت ترکیه نه تنها تلاشی برای ایجاد
رابطه با کشورهای اروپایی نبود، بلکه ترکیه را هرچه بیشتر از اروپای متحد دور کرد
و نشان داد نیکلا سارکوزی در اولین اظهار نظر پس از پیروزی در انتخابات
فرانسه پر بیراه نبوده است. وی گفته بود:«نمیتوانم تصور کنم که مرزهای اتحادیه اروپا
به کشورهای چون ایران ، سوریه و عراق منتهی شود.»
عکس العمل ترکیه در برخورد با کردها که بهانه تجاوز این
کشور به خاک منطقه خودمختار کردستان عراق شده و اظهار نظرهای گاه و بیگاه اردوغان
در مورد اسرائیل که بیشتر به نگاه احمدی نژادی شباهت دارد و خود معضلی به مشکلات
عدیده ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا افزوده است.
از سوی دیگر تلاش ترکیه برای اخراج ارامنه از خاک ترکیه- که
بی شک عکس العملی است در قبال برگزاری یادبود نسل کشی ارامنه در سال 1915 – نیز چندان نمودی از
حل مسالمت آمیز مناقشات ندارد.
در عین حال، درست در زمانی که بخش یونانی نشین و ترک نشین
قبرس نشست اتحاد برگزار میکنند ترکیه با برگزاری مانور نظامی و ادعای اینکه مسئله
قبرس یک مسئله ملی است سعی دارد غیر مستقیم هرگونه احتمال استقلال قبرس شمال و
پیوستن آن را به تمامیت ارضی قبرس نامحتمل قلمداد کند.
آنگونه که بنظر میرسد دولت ترکیه با رفتار خود دو هدف را
جستجو میکند. یکی باز گرداندن عظمت مورد ادعای ترکیه در زمان عثمانی- اردوغان خود
را سلطان مینامد و سعی در نشان دادن شباهت های خود با سلطان عبدالحمید نوین دارد-
و برقراری یک حکومت اسلامگرا در کنار اروپا- که گمان نمی رود چندان باب طبع اروپا
باشد- و دوم استفاده از حربه تهدید برای سریعتر نمودن روند پذیرش ترکیه در اتحادیه
اروپا حتی الامکان با کمترین هزینه و بدون پذیرش کامل در خواستهای اروپاییان.
اما چنین روندی روشن است که هزینه های سنگینی هم برای دولت
ترکیه به ار مغان خواهد آورد و دولتمردان ترکیه به روشنی آن هزینه ها را می دانند
و همین مسئله است که تا حدی ایشان را در مسیر حرکت به شک و دو دلی دچار کرده است.
مهمترین این هزینه ها روند اقتصادی ترکیه است که توسعه روابط اقتصادی با ایران نمی
تواند پاسخگوی حجم معاملات اقتصادی میان ترکیه و اروپا باشد.
از اینروست که گاهاً دست به اقداماتی دو گانه هم میزند.
نمونه آن دادن مجوز به ایرانیان معترض برای تجمع در مقابل سفارت ایران در روز 22
خرداد است. این عده از ایرانیان- در حالیکه تعدادی از کردهای ترکیه باشعار ما
برادران و خواهران ایرانیمان را تنها نمیگذاریم ایشان را همراهی می کردند- خواستار
اخراج دیپلمات های ایرانی، آزادی زندانی های سیاسی، توقف اعدام و کشتار و برگزاری
رفراندوم شدند.
تجمع ایرانیان مقابل سفارت در حالی صورت گرفت که تنها چند
روز پیش از آن، دولت ترکیه به همراهی برزیل، تنها کشورهایی بودند که به چهارمین
قطعنامه شورای امنیت بر علیه ایران رأی منفی دادند. آنچه که مسلم است تا پیش از
این در پایتخت ترکیه تا کنون سفارت ایران و به دنبال آن، حکومت ایران در چنین
موقعیتی قرار داده نشده بود.
نکته با اهمیت در این حرکت اعتراضی نه تجمع ایرانیان در مقابل سفارت، که حضور ایشان
با مجوز وزارت کشور ترکیه است.این مسئله شاید بنظر ساده برسد، اما بار معنایی
درونش نشان دهنده دو گانگی رفتار دولت ترکیه در مواجهه با مسئله ایران است و در
عین حال حضور تعدادی از فعالین کرد و شعار بر مبنای «نه غزه نه لبنان جانم فدای
ایران»، بخش مهمی از چالش دولت ترکیه را تشکیل می دهد. چالش بر اساس دو مسئله ای
که اکنون استراتژی های سیاست داخلی و خارجی دولت ترکیه را تحت شعاع قرار داده اند.
مسئله دولت ترکیه و کردهای ترکیه، مشکلی ریشه دار است که
شرایط بحرانی و حتا اعتراض های بین المللی را در رابطه با رفتار دولت ترکیه موجب
شده است. درگیری میان کردها و دولت ترکیه که با ورود نجف طیب اردوغان به صحنه سیاسی
ترکیه شکلی دیگر گونه پیدا کرد به صورتی بود که مبدل به یکی از دلایل عدم پذیرش
ترکیه در اتحادیه اروپا گردید. علیرغم این مسئله، بخصوص در هفته های اخیر، دولت ترکیه و دولت ایران به
بهانه های مختلف منطقه کردستان عراق را مورد تاخت و تاز و حملات پی در پی قرار
داده اند.
از سوی دیگر پس از حمله ی نیروهای اسرائیلی به کشتی حامل
کمک به غزه موجی از اعتراض- از جانب دولت و بخشی از مردم ترکیه- شهرهای ترکیه را
در بر گرفت، و حتا تعدای از تظاهر کنندگان به سفارت اسرانیل در آنکارا حمله کردند.
در پیامد آن اردوغان در یک تماس تلفنی با اسماعیل هنیه اظهارداشت: حتا اگر تنها
بمانیم تلاش خود را تا شکستن محاصره غزه ادامه می دهیم.
در پی این اظهار نظر بود که اردوغان اعلام کرد با کشتی های بعدی خود عازم غزه خواهد شد تا به محاصره غزه توسط
اسرائیل پایان دهد؛ و در پاسخ به وی اوزی دایان معاون
پیشین ستاد ارتش اسرائیل در گفتوگو با رادیو ارتش اسرائیل گفت که اعزام هرگونه
ناوگان جدید توسط ترکیه به غزه به معنی
اعلام جنگ خواهد بود.
وی
همچنین گفت: اگر نخستوزیر ترکیه به چنین ناوگانی ملحق شود، ما باید پیشاپیش این
را بهعنوان اعلام جنگ تلقی کنیم و نباید سعی کنیم که این کشتی را به تصرف
دربیاوریم بلکه باید آنرا غرق کنیم.
درچنین شرایطی است که دولت ترکیه مجوز برگزاری راهپیمایی را
صادر کرد تا نشان دهد علیرغم تنشهای موجود
در روابط خارجی به اصول دمکراسی پایبند است. اما دادن شعار نه غزه، نه لبنان از جانب ایرانیان و تعدادی
از کردها، نه تنها به معنای وجود دمکراسی در ترکیه نیست- از چارچوب عملکرد دولت اردوغان
این معنا دریافت نمی شود- که نشان از بلاتکلیفی دولت ترکیه در گرفتن
تصمیم نهایی دارد.
اردوغان می خواهد قهرمان باشد اما این قهرمانی تبعاتی نیز
دارد که ممکن است ترکیه را به مسیری بدون بازگشت هدایت کند. در عین حال فشارهای
اقتصادی و عملکرد ضعیف دولت در طی ماههای اخیر نشان داد که دولت ترکیه راه چندان
آسانی را برای رفراندوم آتی و تغییر در ساختار قانون اساسی در پیش ندارد. چرا که
در ترکیه هنوز مصطفی کمال آتا تورک از جایگاه محکمی در میان ترکها بر خوردار است و
بخشی از ترکها و همچنین ارتش ترکیه- که حافظ قانون اساسی در ترکیه بشمار می رود-
واهمه دارند در صورت موافقت با تغییر قانون اساسی دستاوردهای آتاتورک از دست برود.
این نگرانی در سالهای قبل منجر به کودتا توسط ارتش ترکیه شد، که بعنوان مثال می
توان به برکناری اربکان از دولت ترکیه اشاره کرد.
در عین حال ترکیه برای هدفش نیاز به ایرانی قدرتمند و قابل
اعتنا در مقابل اروپا و بخصوص اسرائیل دارد؛ اما روند اتفاقات هفته های اخیر نشان
داد که این ایران به ظاهر قدرتمند که دنیا را تهدید میکند و دستیابی به سلاح اتمی
را بعنوان حربه ای برای پذیرشش بعنوان یک قدرت جهانی به رخ جوامع اروپایی و آمریکا
میکشد، خود با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم میکند.
بحران بودجه در ایران و چرخش 180 درجه متحدان سابق ایران به
نفع اتحادیه اروپا و آمریکا موضع دولت ایران را دچار تحولی اساسی کرده است. دولت
ایران که با پشتوانه روسیه و چین تا پیش از این برای دیگران شاخ و شانه می کشید و
دنیا را تهدید میکرد، اکنون که حتا تلاشهایش برای پذیرفته شدن در پیمان شانگهای
نیز به نتیجه نمی رسد و به وضوح دیگر متحد قدرتمندی ندارد شاهد است که ترکیه نیز
بازی دوگانه ای را با دادن مجوز راهپیمایی به معترضان در قبال او در پیش گرفته
است. چرا که ترکیه نیز می داند شرایط دشواری برای ایران در پیش
خواهد بود و دیری نمیپاید که این شرایط دشوار دامان او را نیز بگیرد.
در این راستا، ماری آن سلوتر،
مدیر برنامه ریزی سیاست خارجی آمریکا در نشست سالیانه "مرکز
امنیت نوین آمریکا " طی
اظهار نظری در رابطه با تصویب قطعنامه شورای امنیت گفت : «شاید
هیچکس به اندازه من از وضع داخلی ایران و منطق سیاسی ایرانی ها آگاهی ندارد زیرا
من جزء تنها چند نفری هستم که موفق شده ام مستقیما با ایرانی ها مذاکره کنند و می
دانم ایرانی ها در جلسات با مقامات سیاسی جهان تنها به سخنان گوش می دهند و پس از
آن فقط حرف خود را می زنند و این وضعیت در مذاکرات هسته ای به وضوح به چشم می خورد
و در اجلاس تهران نیز ایرانی ها بی توجه به پیشنهادات ترکیه و برزیل فقط کاری را
کردند که خود می خواستند و این دو کشور بزودی نتیجه کار خود را خواهند دید.»
این
تهدید برای ترکیه که شرایط خوبی را از نظر اقتصادی تجربه نمی کند تاحد زیادی قابل
تأمل است. چراکه دیدار باراک اوباما در نخستین روزهای پس از پیروزی در انتخابات از
ترکیه و کمکهای آمریکا و اروپا به ترکیه مجموعاً باعث شدند که ترکیه بحران اقتصادی
حاکم بر دنیا را چندان جدی تجربه نکند، اما پس از این ممکن است شرایط برای ترکها
به گونه ای دیگر رقم بخورد.
در
کنار این مسائل، نشست
اتحادیه اروپا در هفته آتی نیز می تواند برای ترکیه تعیین کننده باشد. کشورهای
اروپایی که قطعنامه شورای امنیت را چندان مثمر ثمر نمی دانند در صدد هستند تا تحریمهای
مستقلی را بر علیه ایران تصویب کنند. عکس العمل ترکیه- که همچنان بر مخالفت خود
با قطعنامه شورای امنیت اصرار می ورزد- در قبال این تحریمها می تواند برای پیوستن
ترکیه به اتحادیه اروپا تعیین کننده
باشد. هرچند که ترکیه در عین حال به یک بازنگری
اساسی در روند اسلامگرایی حکومتی خویش نیازمند است. چرا که دولت های اروپایی
چندان به حضور یک کشور بنیاد گرا در کنار خود خوشبین نیستند.
در
کنار تمام مسائل گفته شده یک احتمال دیگر چندان دور از ذهن بنظر نمی رسد. این که
اردوغان از حمایت ایران شاید اهدافی اساسی تر را تجربه می کند. پس از اعلام
قطعنامه شورای امنیت دو طرف ترک و ایران اعلام کردند توافقات نشست تهران همچنان بر
جای خود باقیست و ایران اورانیوم مورد موافقت را به ترکیه خواهد فرستاد. از آنسو
قراداد جدیدی میان ترکیه و کره جنوبی برای همکاریهای هسته ای و ساخت یک نیروگاه
اتمی در سواحل ترکیه امضا می شود.
این قرارداد می تواند به منزله یک آینده نگری برای
طرف ترک باشد. اردوغان که پیش از این نیز محموله ی قاچاق هجده و
نیم میلیار دلاری از طرف ایران را “هدیه خداوندی” نام نهاده و از باز پس دادن آن به خزانه ایران سرباز
زده بود، اکنون با توجه به روند فشارهای بین المللی نسبت ایران امیدوار است از این
نمد کلاهی برای خویش بدوزد و محتملاً اورانیوم تحویلی از ایران را نیز هدیه ای
خدادادی برای توسعه صنایع هسته ای ترکیه خواهد خواند. او که در بحرانی ترین
شرایط اقتصادی ترکیه با تزریق هجده و نیم میلیارد دلار توانست وجهه خوبی کسب کند و
تر کیه را از سقوط در یک سیاهچال اقتصادی برهاند؛ اکنون امیدوار است اورانیوم
ایران همین نقش را در توسعه صنعت انرژی ترکیه بازی کند. نقشی که چندان هم پر خطر
نیست چرا که در صورت پذیرش تحریم های اروپایی می تواند این حرکت را بعنوان احترام
به تحریم ها و همراهی با جامعه جهانی قلمداد کرده و در عین حال حضور خود را در
صحنه سیاسی ترکیه تا مدتهای مدید تضمین کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر