http://iraneagah.weblog.com/
۱۳۸۹ فروردین ۱۷, سهشنبه
ایران آگاه
http://iraneagah.weblog.com/
۱۳۸۹ فروردین ۱۶, دوشنبه
مرد سال دنیا:مجله تایم انتخاب می کند
در صورت تمایل می توانید به او رای دهید.
http://www.time.com/time/specials/packages/article/0,28804,1972075_1972078_1972577,00.html
۱۳۸۹ فروردین ۱۲, پنجشنبه
دختر جوان ایتالیایی، عاشق ازدواج با احمدی نژاد !
نویسنده ایتالیایی این کتاب در گفت وگو با خبرگزاری رسمی ایتالیا (آنسا) گفت: احمدی نژاد تنها مرد روی زمین است، چرا که او هزاران فرسنگ به دور از هر نوع مد، پوچی و خودبینی است.
وی افزود: می خواهم با احمدی نژاد رییس جمهوری ایران ازدواج کنم. احمدی نژاد چیز کمی نیست، او یک نوآور و مبدع در عصر ما است. او هولوکاست را نفی کرده و به فکر استفاده از انرژی هسته ای است. وی اپوزیسیون را خاموش و آمریکا را تهدید می کند.
این نویسنده ایتالیایی، گفت: البته او به زنان اجازه نمی دهد تا حجاب خود را بردارند، اما این به هیچ وجه یک مساله نیست. چرا زنان ایرانی آنقدر علاقه دارند تبدیل به زنان غربی شوند؟ شاید آنها دوست دارند تبدیل به مدیرانی شوند که زندگی خود را از شرکتی به شرکت دیگر گذرانده و خود را به خاطر سفرهای متعدد به خارج از کشور غیر جذاب می کنند.
وی افزود: برخی ها عقیده دارند که رهایی از قید و بندها تنها به مشکلات آنها می افزاید، اما این افراد آنقدر صادق نیستند تا این موضوع را اذعان کنند.
وی گفت: من هیچ گرایش سیاسی به چپ و راست ندارم، ولی به نظر من رییس جمهوری ایران واقعا تنها فردی است که رفتار او فراتر از نظم سیاسی حاکم بر جهان است .
کتاب 81 صفحه ای "یک روزی یک رییس جمهوری بود" در کتابفروشی های سراسر ایتالیا به قیمت 9 یورو عرضه شده است.
در همین زمینه سایت دیگری در نقد خبر فوق آورده است:
معلوم نیست انتشار چنین گزارشی از یک دختر 18 ساله ایتالیایی چه سودی می تواند برای رئیس جمهوری داشته باشد که اساساً نیازی به چنین تعریف و تمجیدها ندارد .
دکتر احمدی نژاد یک رئیس جمهور مسلمان در یک کشور مسلمان است و اگر کسی در آن سوی دنیا بخواهد از وی تمجید کند باید بر اساس ویژگی های مثبت وی باشد که البته در این گزارش به این ویژگی های مثبت نیز اشاره شده است .
اما برخی ابراز تمایلات غیر معمول از سوی این دختر 18 ساله ایتالیایی ناشی از عدم شناخت دقیق ماهیت فرهنگ و تمدن کشوری است که دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور آن است.
از اینرو به نظر می رسد انتشار اخبار دیدگاه مثبت مردم دیگر کشورها در شرایطی می تواند مفید باشد که در چارچوب فرهنگ ما باشد و اگر یک دختری یا شهروندی در آن سوی مرزها تمایلاتی غیر معمول داشته باشد انتشارش نه تنها سودی ندارد بلکه زیان نیز دارد.
به ویژه که اخباری از تمایلات این دختر در رسانه های ضد انقلاب منتشر شده که مصلحت در این بود درباره وی و اظهاراتش سکوت شود تا به حرف های غیر معمول وی دامن زده نشود .
اياد علاوی می گويد جمهوری اسلامی ايران ظاهراً در تلاش است که نگذارد او نخست وزير جديدِ عراق شود
به گزارش رويترز اياد علاوی وزير سابق عراق روز چهارشنبه در مصاحبه ای با اين خبرگزاری گفت سران ديگر گروه های پيروز در انتخابات پارلمانی عراق طی روزهای اخير به ايران، سفر کرده اند، اما ائتلاف العراقيه که از او حمايت می کند، و بيشترين تعداد کرسی های پارلمان را تصاحب کرده است، به ايران دعوت نشده است.
آقای علاوی ضمن شُبهه برانگيز خواندن اين مسئله گفت او آماده است با همۀ همسايگان عراق از جمله ايران تماس برقرار کند. در واکنش به سخنان اياد علاوی، رامين مهمانپرست سخنگوی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی اتهام دخالت در امور سياسی عراق را تکذيب کرد و گفت تشکيل دولت جديد در عراق مسئله ای داخلی است.
در همين حال اياد علاوی می گويد در صورت تشکيل دولت جديد عراق توسط ائتلاف العراقيه او قراردادهای نفتی با شرکت های خارجی را محترم خواهد شمرد. آقای علاوی روز چهارشنبه گفت قرارداد های نفتی شايد اندکی نياز به تغيير داشته باشند و اگر ائتلاف او دولت را تشکيل دهد، او به سرعت برای تصويب يک قانون جديدِ مرتبط با نفت اقدام خواهد کرد.
عراق اخيراً با شرکت های نفتی بين المللی قراردادهايی به ارزش چند ميليارد دلار امضا کرده است. اين کشور قصد دارد توليد نفت خود را طی شش سال آينده از دو ميليون و پانصد هزار بشکه به دوازده ميليون بشکه نفت در روز افزايش دهد.
VOA
سیزده به در سبز با حضور چشمگیر در طبیعت
کودتاگران سعی دارند هر مناسبتی را که در آن امکان حضور بی هزینه سبزها وجود دارد هزینه دار کنند. از بگیر و ببند می گویند و ترس و وحشت ایجاد می کنند. اما سالی که قرار است با صبر و استقامت سبزها، ادامه دهنده جنبش آزادیخواهانه و اصلاح طلبانه مردم ایران باشد نمی تواند و نباید با ادعای کودتاگران و اتمام حجتی که در هر مناسبتی از آن دم می زنند ترک بردارد. با فرا رسیدن آخرین روزهای تعطیلات نوروزی و در فردای روز جمهوری اسلامی، این سیزده به در سبز است که می تواند دوباره مردم ناراضی از دولت بی کفایت و حکومت بی منزلت را از خانه های خود بیرون آورد و در میان طبیعت، مولود جشن سیزده به در سبز باشد. گره های سبزهایی که هرچند خودشان هم سبز هستند اما می توانند در ذات خود نمایانگر سبزی انتخاب مردم ایران باشند.
پیشنها ندای سبز آزادی به سبزاندیشان این است که در این روز حتما در پارک ها و طبیعت حضور پیدا می کنند و تا جایی که برایشان مقدور است نشانه های سبز به همراه داشته باشند. پخش ترانه های جنبش سبز در محل هایی که معمولا مردم برای نشان دادن شادی شان موسیقی پخش می کنند، گره زدن روبان های سبز به درختان علاوه بر سنت سبزه گره زدن و حتی به همراه داشتن عکس هایی از شهیدان و زندانیان جنبش سبز می تواند علائمی از حضور سبزها در بطن جامعه باشد.
سیزده به در با این رویکرد می تواند نقطه آغاز حضور بیرونی مردم و نمایش چشمگیر بودن سبزها در آعاز سال جدید باشد. سالی که پیش روی ماست و در میان خواسته های قانونی و مشروع ملت ایران، روزهای تاریخی دیگری را تا اولین سالگرد پیروزی ظاهری کودتاگران در ۲۲ خرداد به همراه خواهد داشت.
مصاحبه اخترقاسمی با برمک بهداد خبرنگار کرد ایرانی مترجم کتاب آیات شیطانی
منبع: گویا نیوز
انگیزه ی اصلى من روشنگرى و روشن كردن جامعه ی بشدت اسلام زده و عرب زده ی کردستان عراق بود. همان طور که قبلا هم گفتم معتقدم چرا نباید این کتاب منتشر شود؟ زيرا بنظر من يكى از دلايل عقب ماندگى اينجا ريشه دار بودن افكار متحجرانه و واپسگرانه ی اسلامى ميباشد، ضمن اینکه من مطئنم از اينكه روحانى ها و اخوندهاى اينجا در كل نميدانند متن و محتوى رمان به چه شكلى ميباشد و نويسنده بر چه مبنا و ضابطه ای انرا به رشته ى تحرير دراورده است! تنها و تنها فتوی خمينى به گوششون خورده و اينكه اين رمان بر عليه دين اسلام به نگارش درامده است
نشریه محلی کردی زبان "خه لک" که در سلیمانیه عراق به چاپ می رسید در تاریخ 15 فوریه 2010 میلادی به دلیل چاپ ترجمه ی بخشی از کتاب آیات شیطانی به قلم سلمان رشدی یک روز بعد از طرف مقامات کردستان عراق توقیف شد و سردبیر و مترجم آن از طرف احزاب اسلامی کرد عراق و ایران مورد تهدید قرار گرفتند و فراکسیون اسلامی کردستان در پارلمان خواستار مجازات آنها شد.
بیش از دهها نشریه و سایت اینترنتی رسمی و وابسته به دولت ایران این اقدام نشریه خه لک را بشدت محکوم کردند و خواهان مجازات مسئولین نشریه شدند.
http://www.sarkhat.com/fa/group/sfcnlqv
برخی منابع غیر موثق اطلاع داده اند که مقامات ایران در نشستی با نمایندگان مسلمان فراکسیون مذهبی پارلمان عراق خواستار مجازات مترجم و سردبیر نشریه شدند.
وبسایت چاودر خبر از سوقصد به جان سردبیر نشریه داد. به نقل از این وبسایت سردبیر نشریه ( زردشت حمه صالح) روز 8 مارس توسط عده ای مسلح مورد سوقصد قرار گرفته که توانسته است جان سالم بدر برد.
http://www.cawder.org/yeke.php?besh=Nusraw&perrge=nusraw&nujimare=15563
دفتر مرکزی اتحادیه میهنی کردستان حزب جلال طالبانی در تاریخ یک مارس ضمن محکوم کردن انتشار بخشی از آیات شیطانی در نشریه کرد زبان هر گونه نزدیکی و ارتباط با این نشریه را رد کرد.
http://xwdakan.com/xwdakan/?p=929#more-929
کتاب آیات شیطانی از طرف برخی مسلمانان تندرو جهان و آیت اله خمینی مورد تهاجم قرار گرفت و در سال 1367 آیت الله خمینی فتوای قتل نویسنده و ناشر این کتاب را صادر کرد.
برمک بهداد خبرنگار کرد ایرانی که سالیانیست در کردستان عراق به عنوان روزنامه نگار و مترجم با رسانه های کرد زبان عراق مشغول به کار است این کتاب را ترجمه کرده است. او که بارها از طرف نیروهای تندرو مذهبی ایرانی و کرد مورد تهدید قرار گرفته مدت چندین هفته ست که به شکل مخفی زندگی می
کند و امنیت جانی خود را در خطر می بیند. با او در باره ی شرایط و انگیزه ی کارش به گفتگو پرداختم.
برمک بهداد به همراه عبداله حسن زاده رهبر حزب دمکرات کردستان ایران
اقای بامداد شما بخشی از کتاب آیات شیطانی را به زبان کردی ترجمه کردید و در نشریه ای محلی به چاپ رسیده که از طرف رسانه های رسمی جمهوری اسلامی ایران و بخشی از احزاب اسلامی کردستان مورد انتقاد قرار گرفته شده. لطفا توضیح بدید که چه عواقبی تا به حال این کار برای شما داشته؟
برمک بهداد: متاسفانه متعاقب انتشار اين بخش از آیه هاى شيطانى از طريق تلفن سردبير نشرية ما را تهديد به ارعاب و مجازات كردند . بدنبالش همان شب اول بعد از چاپ بخشهايى از اين شاهكار ادبى تلويزيون اسلاميها به اسم "كومل" بمدت پنج ساعت متوالى و پشت سر هم با پخش برنامه ای مردم را تحريك و تشويق بر ضد اين نشريه و دست اندركاران ان كردند ، جدا از اينكه در نماز جمعه پس از اين رويداد بكرات از منبرهاى بيشتر مساجد شهرهاى سليمانيه و اربيل اين ترجمه را بشدت محكوم كردند. همزمان فراكسيون پارلمان كردستان عراق همراه با تقديم كردن يادداشتى به رئيس پارلمان خواستار توقيف نشريه و محاكمه ی سردبير و مترجم ان شدند.
با توجه به اینکه آیت الله خمینی فتوای قتل نویسنده و حتی ناشر را صادر کرده بود شما به عنوان مترجم کردی کتاب نگران عواقب آن نبودید؟ یا اینکه با اعتقاد به دفاع از آزادی بیان آگاهانه این کار را کردید؟
برمک بهداد: من با اگاهى كامل از فتواى خمينى و نيز با توجة بة يك سرى ملاحظات خودم دست بة اين ترجمة زدم. ظاهرا حكومت اقليم كردستان سكولار و غير مذهبى ميباشد.خب چة مانعى دارد چنين چيزى انتشار یابد؟ اولا اين كتاب يكى از شاهكارهاى ادبى قرن بيستم بحساب ميايد و بايد به زبان كردى منتشر ميشد. دوما تا كى مردم و جامعه ی عقب نگه داشته شده ی كردستان بايد جواب ندانم كاريها و تندروى هاى مشتی آخوند و مرتجع قرون وسطايى را بخورند؟ من با ايمان كامل بة اينكه ماجراى "ايات شيطانى" يا غرانيقى بخشى از تاريخ اسلام ميباشد و با توجه به اينكه نويسنده هم با اوردن مدرك مستند و مستدل از ابن طبرى و ابن عباس اين كتاب را پر بارتر كردة است ، بنده هم مشغول ترجمه ی آن شدم.
کلا با چه انگیزه ای کتاب را ترجمه کردید و هدفتان چی بوده؟
برمک بهداد: انگیزه ی اصلى من روشنگرى و روشن كردن جامعه ی بشدت اسلام زده و عرب زده ی کردستان عراق بود. همان طور که قبلا هم گفتم معتقدم چرا نباید این کتاب منتشر شود؟ زيرا بنظر من يكى از دلايل عقب ماندگى اينجا ريشه دار بودن افكار متحجرانه و واپسگرانه ی اسلامى ميباشد، ضمن اینکه من مطئنم از اينكه روحانى ها و اخوندهاى اينجا در كل نميدانند متن و محتوى رمان به چه شكلى ميباشد و نويسنده بر چه مبنا و ضابطه ای انرا به رشته ى تحرير دراورده است! تنها و تنها فتوی خمينى به گوششون خورده و اينكه اين رمان بر عليه دين اسلام به نگارش درامده است. اين جماعت اگر اندكى معقول و منطقى ميبودند و صلاح ملتشان را ميخواستند سعى ميكردند با نوشتن مقالات و غيره انتقاد كنند نة اينكه متوسل به خشونت و حذف فيزيكى بشوند. دليل دومی که مایل به ترجمه ی کتاب بودم بار ادبى و فرم نگارش ان بود كه سلمان رشدى از سبك رئاليسم جادويى استفاده كرده است.
برخی سایت های دولتی ایرانی هم فارسی زبان و کردی زبان در این مورد نوشتند و خواهان مجازات شدند آیا به شکل رسمی از طرف جمهوری اسلامی ایران هم تهدید شدید؟
بة شكل رسمى دو بار تا حالا از سوى كارمندان سفارت ايران در اربيل تهديد بمرگ شده ام. در اين تماسهاى تهديد اميز ،افراد نامبرده خواهان مجازات من بودند و مصر اينكه با دستگيرى من ، مرا بسزاى اين كار كفرآميز و مرتدانه خواهند رساند. ضمن انكه از سوى احزاب اسلامى و خطيبان روز جمعه هم تهديد شده ام. دو روز قبل روز سه شنبه برابر با هشتم مارس در روز روشن و در ساعت سه بعد از ظهر سردبير نشریه "زردشت حمه سالح" طى حركتى مسلحانه مورد تيراندازى از سوى عوامل ناشناسى قرار طرفت.
با توجه به این خبری که شما الان گفتید و در رسانه ها هم آمده که به سردبیر نشریه سوقصد شده آیا این اتفاق زنگ خطری برای شما نیست؟ چه اقدامی در این رابطه کرده اید؟
وقتى در غروب روز 8ماه مارس به سردبير نشريه ی "خه لَك" (مردم) در شهر سليمانيه گلوله شليك شد، گرچه خوشبختانه اين باراسلاميهاى تندرو و اصول گرا به هدف ننگينشان نرسيدند. ولی چون این حمله مصادف با روز جهانی زن بود سوال برانگیز و مشکوک بنظر می رسد. از نظر امنيتى من دچار مشكل جدى شده ام چون نميتوانم بيرون رفت و امد كنم و هران احتمال يورش و تهاجم احزاب اسلامى ميرود. با وجود انكه "يو.ان" یا همان سازمان ملل هم در جريان مسائل ميباشد ولی متاسفانه هيچ اقدم جدى اى را برنداشته اند و نقش فرماليته اى را بازى ميكنند و در عمل با جان پناهندگان بازى ميكنند! همين ماه قبل بود كه اقاى محمد رضا زمانى بخاطر جواب رد گرفتن از سازمان ملل متحد در اربيل متاسفانه مجبوربه بازگشت به ايران شدند كه متعاقب ان به اتهام عضويت در انجمن پادشاهى اعدام شدند. همزمان سفارتهاى المان و فرانسه عليرغم موافقت ضمنى تاكنون هيچ كمك جدى اى براى قبول كردن ايرانيهاى سياسي در اين راستا نكردةاند. همانطور كة اشاره كردم سازمان ملل و كنسولگريهاى اروپايي در ارتباط با قضيه ى پناهندگان بسان تاجرها و بازرگانان عمل كرده اند.
سپاس از شما برای وقتی که برای مصاحبه دادید.
تا زمانیکه ظلم و ستم نظام آخوندی تهران بیداد می کند ، جندالله زنده است
ظلم از بدترین گناهانیست که فرزند آدم به آن دچار می شود زیرا شخص ظالم از هرگونه احساس و عاطفه تهی گشته و همچون ددان جز ارضای نفس و خاموش کردن آتش درون خویش چیز دیگری را دنبال نمی کند.
ظلم هرگونه ای که باشد و از هرکس سرزده باشد عملی نکوهش شده است و هر اندازه آن چه کم و چه زیاد گناهی است شایسته عقوبت .
در بسیاری از اوقات واژه "ظلم" با کلمه "کفر" همراه بوده که این خود دال بر این است که این دو کلمه "دو روی یک سکه هستند." الله متعال ظالمان و کافران را به عقوبتی سخت وعده داده است زیرا او تعالی که بر تمامی امور آگاهست میداند که تنها مجازات کافر _آنهم همانگونه که به دیگران تجاوز نموده ،_ می تواند که او را از ارتکاب مجدد فعلش باز دارد و درس عبرتی خواهد بود برای او و برای دیگر همراهانش.
شخص ظالم پیش از اینکه به دیگران ظلم کند در حق خویش ظلم نموده است زیرا به نعمت عقل که یکی از بزرگترین منتهای الهی بر ما انسانهاست و ما را از سایر حیوانات متمایز ساخته است ، کفر ورزیده و خود خواهان فرار از ارزشهای والای انسانی و روی آوردن به همجیت بوده و بجای اینکه عقلی را که الله به او عطا نموده در راه خدمت به همنوعان خویش بکار گیرد آنرا در راه اعمال شیطانی و ضدانسانی و کبرورزیدن بر ذات اقدس الهی بکار می گیرد.
انسان ظالم طاغوتی است سرکش که هیچ کس را قویتر از خود نمی بیند گویا همگان فراموش کرده اند که او مخلوقی است ضعیف که نیش مگسی بدن او را به درد می آورد و چه بسا با کوچکترین زخم و خراشی جان خود را از دست خواهند داد. همانگونه که امام علی بن ابی طالب _رضی الله عنه_ می فرمایند:هیچ ظالمی نخواهد بود مگر اینکه سرانجام مرگ و حساب و بازخواست در پیش رو خواهد داشت.
حاكمان کنونی ایران می پندارند که به مجرد ملبس شدن به لباس دینی و خود را مسلمان خواندن و سر دادن شعارهای پوچ دفاع از فلسطین و حمایت از گروههای شناخته شده ای که رهبرانشان نوکران و فرمانبرداران بی چون و چرای آنهایند و عکس خمینی را بر سرنهاده و دست بوس خامنه ای می شوند ، این حق را به آنها میدهد که دست به هر نوع ظلم و تجاوزی بزنند و این ادعاها سرپوشی خواهد بود بر ظلم و بیدادشان نسبت به اقلیتهای قومی و مذهبی که ناچارا تحت سلطه آنها بسر می برند.
سي و يك سال گذشت اما هنوز ظلم و ستمهای پیاپی رژیم در حق اقلیتهای قومی و مذهبی بویژه اهل سنت ادامه دارد . 30در این سال بسیاری از مدارس دینی و مساجد اهل سنت را تخریب و یا تعطیل کرده اند ، شماری از علماء از علما و روشنفکران و فعالان دینی و اجتماعی و حتی زنهای بلوچ و کرد و عرب و ... را به بهانه های پوچ و واهی اعدام و یا دستگیر نموده اند ، اما آب از آب تکان نمی خورد و دنیای عرب و جهان اسلام ساکت و آرام نظاره گرند تنها به این حجت که "ایران مدافع و حامی مسئله فلسطین است !!! بدون اینکه از خود بپرسند چه تفاوتی میان مسجدی که با موشک اسرائیلیها در غزه نابود میشود و مسجدی که با بولدوزرهای حکومت ایران در بلوچستان و یا اهواز (خوزستان) و یا هر نقطه ای دیگر از ایران تخریب و منهدم میگردد وجود دارد ؟ و چه فرقی است بین جوان عرب و مسلمان اهوازی که بدست دژخیمان سپاه رژیم رافضی اعدام میگردد و بین مسلمان عرب فلسطینی که با گلوله های دژخیمان رژیم صهیونیستی کشته می شود ؟!!
سپس از کسانیکه به بهانه حمایت ایران از مردم فلسطین از این حکومت دفاع می کنند ، می پرسیم ، چه تفاوتی بین فلسطین و بین اهواز و دیگر شهرها و مناطق عربی وجود دارد که رژیم ولایت فقیه آنرا اشغال نموده است ؟! آیا نسبت به عربی بودن این سرزمینها شک و شبهه ای وجود دارد ؟! با توجه به اینکه کشورهایی نظیر چین و شوروی سابق و کوبا که کشورهایی کمونیست هستند نیز از بحران فلسطین دفاع کردند و در جنگ اعراب با اسرائیل کمکهای شایانی به کشورهای عربی نمودند و علاوه بر این آنها هیچ سرزمین عربیی را اشغال ننموده اند ! پس چرا ایران به عنوان تنها حامی قضیه فلسطین مطرح میگردد و از تمامی خیانتها و تبعیضهای آن چشم پوشی می شود ؟! چه ستمهای ملی که بر اقوام و ملیتها می شود و چه ستمهای دینی و مذهبی که بر اهل سنت وارد می گردد که تنها گناه آنها عقیده اسلامی آنها و تسلیم نشدن در مقابل عقاید باطل و خرافه صفوییهاست.
ظلم و فشار شدید حکومت آخوندی باعث شد که مردم مسلمان و مبارز بلوچ جنبش مقاومت مردمی جندالله را تاسیس کنند تا اینکه بتواند مرهمی بر زخمهای دیرینه شان باشد و شاید بتوانند با فشار بر حکومت بعضی از حقوق مسلم از دست رفته خود را استرداد نمایند . که آنها نیز در این زمینه همانند بسیاری از اقوام ساکن این مرز و بوم مستضف و محروم می باشند.
اگر امروز رژیم حاکم بر ایران از دستگیری یکی از فرزندان غیور بلوچستان "امیر عبدالمالک ریگی" مسرور است و در پوست خود نمی گنجد ، بداند که این امر افتخاری برای آنها محسوب نمی شود بلکه افتخاری است برای جندالله و برای فرمانده آن "عبدالمالک" و برای تمامی مردم بلوچ که در مقابل ظلمها و تجاوزهای نظام دیکتاتوری ولایت فقیه صفوی ایستادگی نمودند . ننگ باد بر نظامی که ادعای اسلام و محبت اهل بیت و تشیع علی ابن ابی طالب _رضی الله عنه_ را دارد اما علیه شهروندان خود مرتکب ظلم و تبعیض می شود.
هرگز برای نظامی که میلیاردها دلار از مال ملت را صرف خرید قویترین و مدرنترین سلاحها می کند افتخاری نیست که انسانی بی سرپناه که تنها سلاحش ایمان به آرمانها و مبادئش می باشد را دستگیر کند . بلکه نهایت افتخار و شرف از آن عبدالمالک ریگی و دیگر مجاهدان و مبارزانیست که در سیاهچالهای تاریک رژیم صفوی گرفتارند، آنهایی که توانستند کلمه حق را در مقابل حاکمان ظالم ایران بر زبان بیاورند.
اگر ظلمها و تجاوزات نظام به اصطلاح جمهوری اسلامی نبود هرگز بلوچها و دیگر اقوام ایرانی جنبشهای مقاومت همانند جند الله و غیره را بوجود نمی آوردند.
پس بدانیم که هرگز ممکن نیست با دستگیری ریگی مقاومت مردمی جندالله پایان یابد ، ملت بلوچی که توانست امثال عبدالمالک را بسازد صدها و یا هزاران عبدالمالک دیگر را نیز بوجود خواهد آورد و جنبشهای مقاومت همانند جندالله که شعارشان " یا مرگ یا پیروزی" است یقینا قادرند که هر روز عبدالمالک جدیدی را در این راه تقدیم کنند.
ظلم و ستم به هر گونه ای که باشد مسلما عکس العملهایی را در پی خواهد داشت ، و نظام حاکم بر ایران باید این را بداند که جندالله همچنان باقی و استوار می ماند و منشا الهام حرکتهای دیگری همانند خود نه تنها در بلوچستان بلکه در تمامی نقاط این مرز و بوم که از ظلم آخوندهای صفوی به ستوه آمده اند خواهد بود