۱۳۸۸ دی ۷, دوشنبه

لطفاً کمی تاریخ بخوانید......


آنچه که در ایران امروز میگذرد، واقعه ای بیسابقه نیست. ایران، همواره زخم تعدی بیگانگان را چشیده و در زمان موعود پاسخ شان را به بهترین شکل ممکن داده است. امروز نیز گرگان در لباس میش؛ پرچم ایران، قداست ملک پارسی و حقانیت ملی را دستخوش طعنه ساخته اند، بی اینکه تاریخ خوانده باشند. کوران عصا کش کوران، با تعصبی کور و واخورده از هزاران سال حقارت خود خواسته، بدنبال الدرم بلدرم های بی مایه - که نشأت گرفته از آنست که اینبار خداوند خر را نشناخت و شاخ به او داد- توهم جهان گشایی دارند. از نجابت و شرافت و میهمان نوازی ایرانی سوء استفاده کرده ادعای سروری میکنند. اما نجابت ایرانی تا آنجاست که کسی ناموس و ملکش را به دشنام نگیرد، روی سخنم با شماست که دین برایتان فقط سرو سینه کوفتن است و دخترانتان فواحش خانه های عفاف! امروز سلاحتان گرم است و دستانتان به ماشه؛ فردا را چه می کنید؟
فردا که ناچار شدید همچون سگان در یوزه کنید برای زندگی حقیرتان؛ فردا که ناچارید به پای همین مردم بیفتید تا از تف انداختن بر صورتهای وحشت زده تان دست بردارند.
فردا که فرزندانتان عارشان می آید نامتان را بعنوان پدر و مادر بر زبان بیاورند.
فردا که که هیچ کجای این دنیای پهناور کسی دری را برویتان باز نخواهد کرد و صدای ضجه ی التماستان برای هیچ کس ترحمی بدنبال ندارد.
فردا که همچون سگ پاسوخته به هر گوشه می خزید اما پناهی نیست و ترس و توهم یار همیشگیتان هستند حتا در کنجی و در خواب- اگر اجساد کسانی که می کشید و کسانی که زنده به گور می کنید در سیه چالهای کثیفتان بگذارند خواب به چشمتان بیاید.
می خندید؟ حرفهایم برایتان مسخره است باور کنید برای بسیاری از مردمان چون شما در طول تاریخ این حرفها خنده دار بوده است. شما اولین نیستید؛ باورکنید، آخرین هم نخواهید بود. لطفاً کمی تاریخ بخوانید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر