شعر "چوبه های دار" از کتاب دل به دریا می سپارم
(مجموعهء اشعار عبداللطیف عبادی) ء
این شعر را در زمستان 1377 سروده ام. تقدیمش می کنم به عمادالدین باقی
--------------------------
-----
چوبه های دار
ای آنکه برپا می کنید آن چوبه های دار را
تا کی کشم بر دوش خود این جان بی مقدار را
گر یک زلیخای هوس مست و خریدارم شود
چون یوسف کنعانیان رونق دهم بازار را
معشوق آزادی اگر روزی رود از دست من
یا در فراقش جان دهم یا بشکنم دیوار را
بازا طبیب عاشقان با بوسهء شیرین خود
یکجا مداوایی نما صد خاطر بیمار را
وقتی که با نام خدا اینگونه با من می کنند
دیگر نمی خواهد دلم سجاده و دستار را
(مجموعهء اشعار عبداللطیف عبادی) ء
این شعر را در زمستان 1377 سروده ام. تقدیمش می کنم به عمادالدین باقی
--------------------------
چوبه های دار
ای آنکه برپا می کنید آن چوبه های دار را
تا کی کشم بر دوش خود این جان بی مقدار را
گر یک زلیخای هوس مست و خریدارم شود
چون یوسف کنعانیان رونق دهم بازار را
معشوق آزادی اگر روزی رود از دست من
یا در فراقش جان دهم یا بشکنم دیوار را
بازا طبیب عاشقان با بوسهء شیرین خود
یکجا مداوایی نما صد خاطر بیمار را
وقتی که با نام خدا اینگونه با من می کنند
دیگر نمی خواهد دلم سجاده و دستار را
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر